آلن، تگزاس – نمیتوانستم خودداری کنم اما وقتی به عمق روستایی شمال تگزاس میرفتم، مضطرب شدم. کافیشاپها و ساختمانهای آپارتمانی آشنا در مرکز شهر دالاس با گاوداریها و خانههای تکخانوادهای که اطراف آن را فضای سبز در آلن احاطه کرده بودند، محو شدند. من میتوانم آخر هفته را در علفزار بومی بلکلند پریری برای کلاس اصلی بقا در بیابان مدرسه بقای تگزاس بگذرانم.
دوستان و خانوادهام واکنشهای متفاوتی داشتند وقتی به آنها گفتم که با یکسری غریبه کمپ میزنم و یاد میگیرم که آتش بسازم، در زمین حرکت کنم، کمکهای اولیه «بیابان» را ارائه کنم، ایمنی آب را یاد بگیرم و موارد دیگر. برخی آن را جالب و هیجانانگیز میدانستند، برخی دیگر بدیهیات آشنا را ارائه میکردند، “این چیزهای سفیدپوستان است!”
بنابراین من تعجب نکردم که بیشتر دوجین شرکت کننده – ترکیبی از بزرگسالان و کودکان – سفیدپوست بودند. من یکی از چهار سیاهپوست کلاس بودم، از جمله سه مرد سیاه پوست که یکی از آنها مربی بود. من تنها زن سیاهپوست بودم و نگاههای کنجکاوانه برخی دیگر از شرکتکنندگان را در حالی که بافتههای جعبهام را بالای سرم جمع میکردم تا حشرات را از موهایم دور نگه دارم، جلب کردم.
شب اول دور یک آتش نشستیم و معرفی کردیم. میگفتم که هرگز کمپینگ نرفتهام و بیشتر عمرم را در شهرهای بزرگ گذراندهام. ما در مورد تمام وسایلی که باید برای کلاس بخریم یاد گرفتیم: یک برزنت و پاراکورد برای سرپناه، یک میله فرو برای روشن کردن آتش، یک چاقوی کامل، و چندین مورد دیگر که حتی تا قبل از ثبت نام نشنیده بودم. . بیشتر شب اول را با تلاش برای سر گذاشتن چادرم – با کمک یوتیوب – گذراندم و از خودم پرسیدم: “خودم را درگیر چه چیزی کردم؟”
شرکت در این کلاس بیابان مانند یک بسط طبیعی از عشق من به فضای باز به نظر می رسید، اما انزوای خودم در این دوره باعث شد به این فکر کنم که آیا این اصل قدیمی تا حدی درست است یا خیر. آیا ارتباط عمیق با طبیعت واقعاً یک «چیز سفید» بود؟ دریافتم که این نمی تواند دور از واقعیت باشد. نه تنها فرهنگ سیاهپوستان دارای تاریخ غنی با طبیعت است، بلکه سیاهپوستان در سرتاسر کشور با تشکیل جوامعی از علاقهمندان به طبیعت، فضای باز را احیا میکنند.
گروههایی مانند Vibe Tribe Adventures، Outdoorsy Black Women و National Brotherhood of Skiers تنها تعدادی از سازمانهایی هستند که برای ایجاد فضاهای امن برای سیاهپوستان تلاش میکنند تا از فعالیتهای خارج از خانه لذت ببرند و افسانههایی را که فضای باز متعلق به ما نیست را از بین ببرند. بسیاری از این گروهها پیادهروی و سایر فعالیتهای خارج از منزل را به افتخار ژوئنتند برگزار میکنند.
Vibe Tribe Adventures با Black Girls Hike، زاییده فکر جسیکا نیوتن، 39 ساله، شروع شد، که در کودکی که در یک مدرسه خصوصی عمدتاً سفیدپوست تحصیل می کرد، اشتیاق به خارج از منزل پیدا کرد. حدود 1200 زن سیاهپوست در سال پس از راهاندازی آن در سال 2017 به Black Girls Hike پیوستند، که نیوتن میگوید «افت فک بود». او نیز به این باور تلقین شده بود که سیاهپوستان از فعالیتهای بیرون از خانه لذت نمیبرند.
امروزه، Vibe Tribe Adventures رویدادهایی را برای سیاه پوستان فراهم می کند تا در همه چیز از کمپینگ و ماهیگیری گرفته تا تیراندازی با کمان شرکت کنند. اگرچه رشد آسان نبوده است. نیوتن گفت که پلیس یک بار در کلرادو به گروه پیاده روی او نزدیک شد، پس از آن که گروهی از سوارکاران سفیدپوست از دیدن گروه بزرگی از زنان سیاه پوست شکایت کردند. ظاهراً یکی از سواران این گروه را “اواباش” نامیده است.
در طول تاریخ، ما حتی به دلیل رنگ پوستمان اجازه رفتن به پارک های ملی و دولتی را نداشتیم. نیوتن می افزاید: تروما مربوط به بیرون بودن است. ما بهعنوان یک جامعه سیاهپوست باید برای برقراری ارتباط مجدد و عمیقتر کردن رابطهمان با فضای باز، شفاهای زیادی انجام دهیم، زیرا این حق طبیعی ماست که در آنجا باشیم.»
هانری ریورز، رئیس اخوان ملی اسکی بازان، با این موضوع موافقت کرد. او دههها را صرف این ادعا کرده است که سیاهپوستان به ورزشهای برفی تعلق دارند، از رویاروییهای نژادپرستانهاش در نوجوانی در نیویورک شروع کرد – و تنها سیاهپوست در تیم اسکی دبیرستانش بود.
او در مورد اسکی بازان سفیدپوست گفت: «آنها مرا به همه چیز صدا می زدند. جیگابو، اسم حیوان دست اموز جنگل، بپرس اینجا چه کار می کنی؟ آنها احتمالاً در ابتدا این را گفتند تا من را از بازگشت منصرف کنند، اما نتیجه نداد.»
تصادفی نیست که یلوستون، اولین پارک ملی در ایالات متحده، مدت کوتاهی پس از جنگ داخلی تأسیس شد. با ادامه صنعتی شدن و گسترش به سمت غرب، نخبگان سفیدپوست از گسترش پارک های ملی در پاسخ به گسترش شهری حمایت کردند. به گفته KangJae “Jerry” Lee، استادیار دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی، از نظر آنها، شهرها “کثیف” و مملو از رنگین پوستان و مهاجران بودند، در حالی که فضاهای طبیعی “پاک” برای سفیدپوستان مناسب تر بود.
سیاه پوستان معمولاً در دوران جیم کرو تابلوهای “فقط برای سفیدپوستان” را در پارک های ملی می دیدند. حتی پس از جداسازی رسمی پارکهای ملی در سال 1945، چندین پارک در برابر این تغییرات مقاومت کردند. پارک ملی Shenandoah در ویرجینیا، که دارای یک “منطقه سیاهپوست” بود و سیاهپوستان را از سایر بخشهای پارک منع میکرد، تا سال 1950 جدا باقی ماند.
بر اساس جدیدترین داده های سرویس پارک های ملی، سیاه پوستان تنها 6 درصد از بازدیدکنندگان از 424 پارک ملی کشور را در سال 2018 تشکیل می دادند.
“رابطه بین انسان ها و طبیعت غیرانسانی توسط افراد سفید پوست شکل گرفته است. پس چرا فکر نمیکنید که این کار باید «سفید» باشد؟» کارولین فینی، متخصص محیط زیست و نویسنده کتاب «چهرههای سیاه، فضاهای سفید: تجسم مجدد رابطه آمریکاییهای آفریقایی تبار با فضای باز بزرگ» گفت. «روایت محیطی، سرنوشت آشکار، ایجاد پارکهای ملی – این داستان نادرست نیست، فقط بسیار ناقص است. زمانی که بسیاری از آن چیزها اتفاق می افتاد، برده داری، جداسازی جیم کرو، بومیان آمریکایی کشته و از این مکان ها خارج شدند تا این فضاها ایجاد شود.
من این تاریخچه را قبل از ثبت نام در دوره بیابان نمی دانستم، اما به خوبی از پویایی نژادی که حضور من در کلاس را رنگ آمیزی می کرد آگاه بودم. همانطور که کلاس بیابان من یاد گرفتم که گره های اصلی را ببندم – مانند گره های لغزشی، گره های آویزان و گیره راننده کامیون – مشخص شد که سایر شرکت کنندگان در مورد حضور من کنجکاو بودند.
پسر کوچکی پرسید اهل کجا هستم و آیا برای گره هایم به کمک نیاز دارم یا نه، و یک مرد مسن تر به من گفت: «خوشحالم که اینجا هستی. به تعداد بیشتری از این نیاز داریم!” هر دوی ما می دانستیم منظور او چیست. با این حال، در طول این تجربه، مدام به این فکر میکردم که حضور زنان سیاهپوست دیگر در این دوره، یا دورهای مشابه که برای زنان سیاهپوست طراحی شده باشد، چقدر لذتبخش خواهد بود.
وقتی صحبت از علاقه مندان سیاه پوست در فضای باز به میان می آید، این حس اجتماعی رایج است. Toyin Ajayi فیلم Outdoorsy Black Women را در سال 2021 در آتلانتا راه اندازی کرد زیرا او به دنبال فضایی برای زنان سیاهپوست مانند من بود. آجی، که در یک RV زندگی میکند، از کودکی عاشق بیرون رفتن در طبیعت، گشت و گذار در باغهای پروانهها و مزارع گل بوده است. آجی گفت که شروع همهگیری کووید-19، انتخابات 2020 و شورش در 6 ژانویه 2021، کنگره، همگی گفتگوها را در مورد فضاهای امن برای سیاه پوستان تقویت کردند.
بسیاری از سیاهپوستان بودند که به دنبال فضاهای امن برای رفتن به کمپینگ و تجربه در فضای باز بودند. مردم به اردوگاه ها می رفتند و پرچم های ترامپ در همه جا به اهتزاز در می آمد. اطرافیان او میخواستند بدانند کجا میتوانند با خیال راحت به کمپ بروند بدون اینکه مورد آزار و اذیت یا تبعیض قرار بگیرند. من میخواستم یک فضای امن برای آن بسازم. فکر میکردم اگر به چنین فضایی نیاز دارم، زنان سیاهپوست دیگری هم هستند که احتمالاً به آن فضا نیز نیاز دارند.»
این کاری بود که آجی انجام داد. امروزه شبکه اجتماعی زنان سیاه پوست Outdoorsy دارای 15 فصل در سراسر کشور، یک باشگاه کتاب و حتی یک کتاب رنگ آمیزی است. زنان سیاهپوست گرد هم میآیند تا با هم به پیادهگردی بروند و در رویدادهای کمپینگ شرکت کنند، مانند خلوتگاه سالانه شراب و آبشارهای سازمان، جایی که دهها زن هر سال به اردوگاه میپیوندند و در همه چیز از پیادهگردی گرفته تا جلسات یوگا با هم میپیوندند. این گروه حتی برای یک گفتگوی کنار آتش با فینی نشستند و در مورد تاریخچه طرد سیاه پوستان از خارج از خانه یاد گرفتند.
فینی گفت: «بسیاری از این گروهها در واکنش به روایت محیطی بزرگتر در این کشور ایجاد شدند که تجربه افراد غیرسفیدپوست به طور کلی و آمریکاییهای آفریقایی تبار را به طور خاص حذف میکرد. مردم این گروهها را تشکیل میدهند زیرا میخواهند احساس امنیت کنند یا بیشتر بتوانند خطر بیرون بودن را بپذیرند و کاری را امتحان کنند که من قبلاً هرگز انجام ندادهام.»
لذت بردن ایمن از فضای باز می تواند کار سختی باشد. مربیان مدرسه بقای تگزاس ساعتها به همه ما آموزش دادند که آب را برای نوشیدن درست بجوشانیم و فیلتر کنیم، زخمهای خونریزیدهنده را داشته باشیم و از موجودات کشندهای مانند مارها و عنکبوتهای سمی دوری کنیم. ما اغلب به صورت جفت کار می کردیم و من یک شریک آخر هفته را در یکی از سیاهپوستان گروه پیدا کردم. ما سیاهی خود را اعتراف نکردیم، یا چرا به سمت یکدیگر جذب شدیم. اما وقتی با هم کار میکردیم، احساس امنیت میکردم. اگرچه دوست داشتم زنان سیاهپوست بیشتری را در کلاس ببینم، اما از دیدن چهرههای مردان سیاهپوست خوشحال شدم و سطحی از رفاقت را در آنها یافتم.
برادری ملی اسکی بازان، که در سال 1974 تأسیس شد، ده ها سال قبل از پیوستن ریورز به آن در سال 1996، پناهگاه امنی برای علاقه مندان به ورزش های برفی سیاه بود. امروز، هزاران اسکی باز بیش از 50 باشگاه آن را در سراسر کشور تشکیل می دهند. برای ریورز، که اکنون رئیس سازمان است، اولین نشست NBS او در تمام آن سالها پیش، باورهای تلقینشدهاش در مورد اسکی را به چالش کشید.
او به خاطر می آورد که “اوه، سیاه پوستان به این خوبی اسکی نمی کنند” به این رویداد رفت. من به آنجا رسیدم و نیمی از آنها واقعاً خوب اسکی کردند! بنابراین سال 1996 بیداری من بود.
این تجربه با ریورز باقی ماند، زیرا او در 20 سالگی به NBS پیوست و در نهایت رئیس آن شد. NBS برنامه های توسعه ای برگزار می کند و از کمک های مالی و بودجه سازمان های دیگر برای تهیه وسایل، درس ها و تجهیزات برای ورزشکاران سیاه پوست استفاده می کند.
او گفت: “هدف ما این است که آنها را به ورزش های برفی مادام العمر علاقه مند کنیم.” تلاشی برای شناسایی و بیرون آوردن کودکان و قرار گرفتن در معرض ورزش های زمستانی وجود دارد. من به پیست های اسکی همان طور که به استراحتگاه های گلف یا باشگاه های کشور نگاه می کنم نگاه می کنم. آنها برای جمعیت سفیدپوست که دارای امتیاز هستند ساخته و طراحی شده اند. ما می خواهیم آن را از بین ببریم.»
دوره بیابان را با چند برگ کوچک در قیطان های جعبه ام، بوی اسپری حشرات روی تمام وسایلم، و مهمتر از همه، انبوهی از دانش و مهارت های جدید به پایان رساندم. همانطور که از علفزار دور می شدم و به مرکز شهر دالاس می رفتم، آرزو داشتم این دانش و تجربه را با دیگر زنان سیاه پوست به اشتراک بگذارم. مانند نیوتن، آجی و ریورز، یاد گرفتم که اگر این همه شادی و رضایت را در بیرون از خانه پیدا کنم، مطمئناً این تجربه برای من و کسانی که شبیه من هستند ساخته شده است. شاید زمان آن رسیده است که یک اصل جدید در مورد فضای بیرونی عالی داشته باشیم: “این چیزهای سیاه پوستان است!”